برای اینکه یک رهبر باشید، لازم نیست مدیر ارشد اجرایی یا یک رییسی منتخب باشید. چه در زندگی روزانه، در مدرسه یا در محیط کار، رهبر کسی است که برای دیگران سرمشق بوده و آنها را راهنمایی و جهت دهی می کند. یک عنوان تجملی از فرد یک رهبر واقعی نمیسازد بلکه این خصوصیات و اعمال او هستند که یک رهبر را می سازند. رهبر باید بتواند استراتژی موفقیت را پی ریزی نماید. اگر می خواهید بهترین رهبری باشید که می توانید، در زمینه پرورش مهارت هایتان، ایجاد تعادل بین اعمال قدرت و همدردی، تلاش کنید و نشان دهید از رهبران موفق شایسته اعتماد تیم تان هستید.

پرورش خصوصیات یک رهبر

دفترشما

پرورش خصوصیات یک رهبر

۱-اعتماد به نفس داشته باشید حتی زمانی که تمام پاسخها را ندارید. ژست خوب را حفظ کنید، ارتباط چشمی برقرار کنید و وقتی به هنگام صحبت کردن نکات کلیدی ای را عنوان می کنید زبان بدنتان را بکار ببرید. اعتماد به نفس از خود نشان دهید و به توانایی خود در بردن تیم تان از نقطه آ به نقطه ب ایمان داشته باشید. به علاوه وقتی چیزی را نمی دانید بدون اینکه اجازه دهید ظاهرتان براشفته شود، به آن اعتراف کنید.

تصور کنید می گویید « نمی دانم» در حالیکه به پایین نگاه می کنید و این پا و آن پا می کنید. حال تصور کنید می گویید « من جوابش را نمی دانم اما به دنبال پاسخ می گردم و به شما اطلاع می دهم» در حالیکه صاف ایستاده اید و به چشمان فرد نگاه می کنید.

  • ندانستن چیزی از شما یک رهبر بد نمی سازد. از طرفی دیگر رهبران ناکارامد احساس ناامنی می کنند و وقتی اشتباه می کنند آن را نمی پذیرند
  • یادتان باشد مرز باریکی بین اعتماد به نفس و تکبر وجود دارد. توجه داشته باشید که شما همه چیز را نمی دانید و طوری با دیگران برخورد نکنید که گویی از آنها برتر هستید.

۲-درباره زمینه کاری تان هر چه قدر که می توانید بیاموزید.

دفترشما

درباره زمینه کاری تان هر چه قدر که می توانید بیاموزید

از هر فرصتی برای تصحیح کردن دانسته هایتان استفاده کنید، چه رهبر یک تیم فروش باشید یا مدیر کلوبی در مدرسه. اطلاع داشتن از موضوعی که در مورد آن صحبت می کنید، اعتماد به نفس شما را می سازد و اعتماد تیم شما را جلب می کند. در حالیکه دانستن همه چیز محال است، اگر به هر سوالی که از شما می پرسند پاسخ نمی دانم را بدهید آنها به توانایی شما شک خواهند کرد

  • حتی بدتر از آن، اگر پاسخی ندارید، و چیزی سرهم کنید که اشتباه از آب در بیاید تیم تان به شما اعتماد نخواهد کرد.
  • برای مثال، اگر در حال برنامه ریزی برای جمع آوری کمک های مردمی مدرسه برای یک خیریه هستید، وبسایت سازمان را برای هماهنگی مراسم چک کنید
  • اگر مدیر یک تیم مهندسی هستید، هر چه می توانید در مورد محصولاتی که می سازید، یاد بگیرید، در مراسم مربوط به پیشرفت های تخصصی شرکت کنید، در مورد تکنولوژی ها و نرم افزارهای مرتبط به روز باشید.

۳-راهنمای با تجربه تری پیدا کنید. همیشه جا برای رشد کردن وجود دارد

دفترشما

همیشه جا برای رشد کردن وجود دارد

حتی اگر در جایگاه رهبری رده بالا قرار داشته باشید. نزد فردی که تحسینش میکنید و مهارت های رهبری بالایی دارد بروید. می توانید برای گپ زدن آنها را به یک قهوه یا نهار دعوت کنید و  یا اینکه ببینید آیا تمایلی دارند تا در دراز مدت راهنمای شما باشند؟

  • به دنبال سرمشق هایی بروید که بر چالشها غالب شده و به اهدافی شبیه به اهداف شما دست پیدا کرده اند. برای مثال، اگر شما خانم جوانی در دبیرستان یا دانشگاه هستید، در مراسم سخنرانی عمومی که توسط زنانی در موقعیت رهبری قرار دارند برگزار میشود، شرکت کنید.
  • درخواست کردن از کسی برای اینکه راهنمای شما باشد ممکن است دلهره آور باشد اما سعی کنید آرام باشید. تنها با فردی ارتباط برقرار کنید که به اهدافی که شما نیز برای خودتان وضع کرده اید دست یافته است. به دستاوردهای آنها علاقه نشان دهید و از آنها طلب راهنمایی کنید.
  • در کنار چسبیدن به موقعیتهایی که در آن می توانید از افراد با تجربه بیشتر بیاموزید، باید راهنمای افرادی باشید که رهبری می کنید.

۴-بیاموزید چگونه درگیری ها را مدیریت کنید. اگر بین اعضای تیم درگیری بوجود آمد، از افراد دخیل بخواهید تا احساسات شان را کنترل کنند. از آنها درخواست کنید تا در صورت لزوم زمانی را صرف آرام نمودن خود کنند. منبع درگیری را شناسایی کنید، و در مورد آن صحبت کنید

  • سعی کنید دورنمای هر یک از طرفین را ببینید و بی طرف باقی بمانید. اگر راهی برای دستیابی به سناریوی برد-برد وجود داشته باشد، تلاش تان را بکنید تا مذاکره یا سازش کنید.
  • فرض کنید مدیر یک کارخانه هستید، و یک اشتباه چاپی در برنامه کار منجر به کنسل شدن سفارش می شود. فروشنده عصبانی است که کمیسیون خود را از دست داده و بر سر طراحی فریاد می زند که اشتباه چاپی را مرتکب شده است. به آنها بگویید تا آرام باشند، تاکید کنید که عصبانی شدن قابل قبول نیست و به طرفین اطمینان دهید که سیستم بازبینی مجدد از بروز اشتباهات آتی جلوگیری خواهد کرد .
  • به شکل حرفه ای به خاطر بسپارید که ممکن است لازم باشد تا از منابع انسانی بخواهید تا درگیری بین کارمندان را حل و فصل کند.

بخش دوم

ارایه رهبری موثر

دفترشما

ارایه رهبری موثر

۱-جدی اما مهربان باشید

به عنوان یک رهبر لازم است قوانین و حد و حدود را اعمال کنید. با این حال، اگر اعتبار و قدرت را با شفقت متعادل نکنید تیم تان علیه شما خواهد شد.

  • وقتی قانونی را اجرا می کنید، به تیم تان دلیل اهمیت آن قانون را توضیح دهید. به جای اینکه بر سر تیم تان فریاد بزنید که « کاغذ حروم نکنین» به آنها بگویید « لطفا سعی کنید تا زمانی که ضروری نیست پرینت نگیرید. هزینه تدارکات ما بسیار بالاست و بر روی سود خالص تاثیر منفی می گذارد.»

۲-قاطع باشید به جای اینکه تردید به خود راه دهید. پای تصمیمات تان بایستید اما مستبد نباشید. اطلاعات جمع آوری کنید، به نظرات مختلف گوش دهید، و زمانی را برای گفتگو اختصاص دهید. سپس وقتی زمان بحث و گفتگو به پایان رسید، تصمیمی قاطع بگیرید.

  • تصور کنید شما و دوستان تان در حال صحبت درباره این موضوع هستید که شب چه کار کنید. هر کسی دو به شک است و نظر دیگری را نفی می کند. سپس یکی از آنها برمیخیزد و می گوید « دوستان ما داریم این کار رو انجام میدیم» آن فرد از میان جمع بلند شد، دید که شرایط نیاز به جهت دهی دارد و کنترل را در دست گرفت.
  • یادتان باشد گاهی اوقات باید خودتان به تنهایی تصمیم بگیرید و گاهی اوقات به ورودی نیاز دارید. از خودتان بپرسید « آیا یک تصمیم فوری غیر اخلاقی است؟ آیا اکنون باید تصمیم بگیرم یا اینکه زمان دارم تا درباره آن با دیگران مشورت کنم؟
  • انعطاف پذیر باشید، اگر لازم است وقتی اطلاعات جدیدی به دستتان می رسد تغییر روش دهید

۳-وظایف را تقسیم کنید و نقشها را به طور شفاف توضیح دهید. یک رهبر تیمش را مدیریت ذره بینی نمی کند یا سعی نمی کند هر کاری را خودش انجام دهد. وقتی وظایف را محول می کنید، انتظارات تان را به روشنی توضیح دهید و هر نوع آموزش لازم را تهیه ببینید. اگر اعضای تیم تان را برای موفق شدن تجهیز کنید اعتماد کردن به آنها برای انجام یک وظیفه راحتتر خواهد بود.

  • یک انتظار واضح می تواند این باشد که « تا اخر هفته حداقل پروفایل مشخصات ۵ پروژه نصب را تکمیل کنید» یک انتظار مبهم می تواند این باشد « پروفایل مشخصات رو کامل کنین»
  • وقتی باید به کسی آموزش دهید، خودتان وظیفه محوله را نشان دهید، و به موازات انجام آن، گام ها را تشریح کنید. اگر امکان دارد، وقتی شروع به کار می کنند بر آنها نظارت کنید و اگر اشتباهی مرتکب شدند با ملایمت آنها را اصلاح کنید

بخش سوم: بدست آوردن اعتماد تیم

دفترشما

بدست آوردن اعتماد تیم

۱-با احترام با تیم تان رفتار کنید. با آنها صادقانه همدردی کنید زیرا آنها می توانند متوجه شوند که آیا شما حقیقتا به آنها توجه می کنید یا خیر. وقتی نظرات شان را بیان می کنند به آنها گوش دهید، برای تلاش سختشان آنها را تحسین کنید، و هیچ گاه از زبان نامناسب استفاده نکنید. یادتان باشد شما نوع رفتار را مشخص می کنید بنابراین رفتاری را از خود نشان دهید که دوست دارید تیم تان از خود نشان دهد.

  • یادتان باشد احترام گذاشتن به آنها به معنای تسلیم خواسته های آنها شدن نیست. شما مسئول هستید و می دانید که چه چیزی به نفع آنهاست.
  • اگر کسی با شما مخالفت کرد، به استدلالش گوش دهید و از داده های ورودی او برای تصحیح تصمیمتان استفاده کنید. اگر نمی توانید از پیشنهاد آنها استفاده کنید، به آنها اجازه دهید بدانند که به نظرشان احترام می گذارید اما به جهت دیگری حرکت می کنید.

۲-به وعده هایتان عمل کنید. اگر قولتان را بشکنید احترام تان را از دست میدهید. ممکن است شما جذاب و باسواد باشید، اما اگر قولتان را بشکنید از فرمان شما سرپیچی می کنند.

  • برای اینکه به قولتان عمل کنید، باید بدانید چه کاری انجام شدنی است و چه کاری انجام شدنی نیست. وقتی قول میدهید واقع بین باشید، و مطمئن شوید قولی است که می توانید به آن عمل کنید.
  • برای مثال، تا زمانی که ۱۰۰ درصد مطمئن نیستید بودجه لازم را دارید به کارمندان تان قول افزایش حقوق بالا ندهید. اگر نماینده انتخابی یک مدرسه هستید، وقتی هنوز با مدیر مدرسه صحبت نکرده اید قول دریافت کمک هزینه بیشتر ندهید.

۳-از افرادی که آنها را رهبری می کنید درخواست بازخورد کنید. به عنوان یک رهبر، ممکن است افراد از شما بترسند، و به شما انتقاد سازنده نکنند. به جای اینکه منتظر باشید تا کسی صحبت کند، از تیم تان سوالات مشخصی را در مورد اینکه چطور می توانید عملکرد تان را ارتقا دهید بپرسید.

  • در مورد اینکه آیا شما را دوست دارند یا نه سوالاتی نپرسید که پاسخشان بله و خیر باشد. در عوض، سوالات دقیقی بپرسید مانند اینکه « به نظر شما، برای اینکه رهبر بهتری باشم چه کاری می توانم انجام دهم؟» یا « روشهایی که از طریق آن می توانم به شکلی شفاف تر ارتباط برقرار کنم چه هستند؟»

۴-پاسخگو باشید. پای تصمیمات تان بایستید و مسئولیت عواقب آن را بپذیرید. اگر اوضاع درست پیش نرفت، مسئولیتش با شماست و برای پوشاندن اشتباهاتتان دیگران را سرزنش نکنید.

  • خودتان را به چشم کاپیتان کشتی ببینید، سرنوشت کشتی در دستان شماست، و وظیفه شماست که همه را به مسیر درستی هدایت کنید
  • وقتی اوضاع طبق برنامه پیش نرفت، یک رهبر خوب ایستادگی می کند. به جای اینکه سرتان را در برف فرو کنید، به شکست به عنوان موقعیت هایی برای یادگیری نگاه کنید.

۵-به شکلی لباس بپوشید که متناسب با نقش شما باشد. ظاهر شما می تواند  به شما اعتماد به نفس دهد، اما تفاوت بین لباس پوشیدن برای جلب توجه کردن و  لباس پوشیدن برای اثر گذاشتن را بدانید.  لباس پوشیدن برای جلب توجه کردن، یا بیش از حد فاخر لباس پوشیدن، می تواند بین شما و کسانی که تحت رهبری شما هستند نارضایتی ایجاد کند

  • برای مثال اگر مدیر یک رستوران معمولی هستید، پوشیدن کت و شلوار غیرواقع بینانه است، ممکن است مشتریان شما را دلزده یا کارمندان تان را ناخشنود کند.
  • اگر مدیر یک دبیرستان هستید پوشیدن یک پیراهن اتو کشیده ای یقه بسته یا لباسی آراسته برای یک جلسه بهتر از پوشیدن شلوار جین پاره پاره و تیشرت چروک رنگی  است.

منبع: wikihow