خبرچینی در محیط کار فوایدی هم دارد!
هر کسی «میداند» که خبرچینی در محیط کار مشکلی جدی است. در گوگل «خبرچینی در محیط کار» را جستجو کردم و بیدرنگ به داستانّهای زیر برخوردم:
- راههای جلوگیری از خبرچینی مضر در دفتر
- ایجاد محیط کاری عاری از خبرچینی(خبرچینی نکنید)
- خطر خبرچینی در محیط کار
- چگونگی رفتار با همکار خبرچین
- خبرچینی جو کاری مسمومی ایجاد میکند
- وقتی سوژه خبرچینی شدیم چه کنیم.
من به شخصه نسبت به این طرز فکر تردید دارم. نسبت به این که چنین اقداماتی محیط کاری بهتری ایجاد میکند تردید دارم، و نسبت به این که ایجاد چنین شرایطی اصلاً امکانپذیر است حتی بیشتر تردید دارم. بیتجربه نیستم. خوب میدانم که سخن چینی، وقتی از نوع مضرش از کنترل خارج شود، مشکلاتی را در محیط کار ایجاد میکند. اما سخن چینی پدیدهایست که از آن چه تصور میکنیم پیچیدهتر و از نظر اجتماعی مهمتر است. و میل به خبرچینی به واسطه گزینش طبیعی، به بخشی ذاتی از طبیعت بشر تبدیل شده است.
محیط کار استاندارد چه ویژگی هایی دارد؟
وقتی سخن جدی از خبرچینی به میان میآید، هدف اغلب سرکوب شیوع آن به منظور جلوگیری از آثار زیانبار غیرقابلانکاری است که ممکن است در گروههای کاری و دیگر شبکههای اجتماعی با خود به همراه داشته باشد. منتها با این که این عادت عمدتاً بدخواهانه یا مغرضانه نیست، این جنبه کثیف از سخن چینی است که اغلب بر کارکردهای مثبت آن در اجتماع سایه میافکند.
در اقداماتی که برای حذف خبرچینی در محیط کار انجام میگیرد، این واقعیت که خبرچینی بخشی از ماهیت ما و بخشی حیاتی از چگونگی عملکرد گروههای کاری است نادیده گرفته میشود. سودمندتر آن است که به این عادت اخلاقی به چشم مهارتی اجتماعی بنگریم و نه ایرادی شخصیتی، چرا که دقیقاً وقتی آن را به درستی انجام نمیدهیم در دردسر میافتیم.
به این عادت اخلاقی خبرچینی به چشم مهارتی اجتماعی بنگریم و نه ایرادی شخصیتی
در میان گذاشتن خبری که شنیدهایم با فردی دیگر نشان از اعتمادی عمیق دارد، و سهیم کردن فرد دیگر در اسرار راهی برای پیوند میان انسانهاست. فردی که در شبکه سخن چینی محیط کار جایی ندارد یک خارجی محسوب میشود که اعضای گروه نه به او اعتماد دارند و نه او را میپذیرند.
بنابراین پذیرش نقش یک فرد درستکارِ از خود مطمئن که در خبرچینی اعضای گروه مشارکت نمیکند در نهایت خود فرد را نابود میکند و نتیجهاش چیزی جز بلیتی به انزوای اجتماعی نخواهد بود. از آن طرف هم به فردی تبدیل نشوید که بدون استثناء هر آن چه میشنود را با هر کسی در میان میگذارد. با این کار چیزی نخواهد گذشت که به فردی فضول و غیرقابل اعتماد شهرت پیدا خواهید کرد. سخن چینی صحیح یعنی این که بازیکن تیمی خوبی باشید و اطلاعات حساس را به گونهای با دیگران در میان بگذارید که تصور نشود تنها به دنبال منافع خود هستید و این که بدانید چه موقع دهان خود را بسته نگاه دارید.
این کارها باعث اتلاف وقت در محیط کار می شود.
یک شبکه خبرچینی مفید از راههای گوناگونی به سازمانها و نیز کارکنانشان خدمت میکند:
۱. به تازهواردها کمک میکند تا با آشنا شدن درباره هنجارها و ارزشهای گروه جای خود را میان دیگر اعضا باز کنند. گوش کردن به قضاوت افراد درباره رفتار دیگران به تازهواردها کمک میکند تا بفهمند در آن گروه چه رفتاری قابل قبول و چه رفتاری غیر قابل قبول است.
۲. مانع از آن میشود که «مفتخورها» و متقلبان بتوانند از دیگران بیگاری بکشند. این که بدانیم رفتارمان زیر ذرهبین دیگران است باعث میشود حواسمان به عملکردمان باشد و وظیفهمان را خودمان انجام دهیم.
۳. باعث میشود اعضای سلطهجوی گروه سر جای خود قرار بگیرند و قدرت اجتماعی عادلانه میان اعضای گروه تقسیم شود.
۴. خبرچینی بیضرر با همکاران موجب انسجام گروهی میشود و اخلاقیات را بهبود میشود و در نهایت به افزایش رضایت شغلی میانجامد.
۵. مدیریت میتواند از طریق شبکه خبرچینی، اطلاعات مهمی را در موقعیتهایی که اعلام «رسمی» سودمند یا مجاز نیست میان اعضای سازمان پخش کند.
لب کلام این که، عادت سخن چینی هرگز برچیده نخواهد شد، و تلاش برای از بین بردن آن محکوم به شکست است. درک این واقعیت که این رفتار دارای کارکردهای اجتماعی مهمی است و همزمان غافل نماندن از معایب آن آن میتواند کمکمان کند تا محیط کاری سالم و منسجمی داشته باشیم.
شما با نویسنده این مطلب موافقید؟ یا این که فکر می کنید این عادت صد در صد بد است و باید برای ریشه کن کردن آن در محیط کار تلاش کنیم؟ «دیدگاه شما» برای ما ارزشمند است.
منبع:www.psychologytoday.com