[vc_row][vc_column][vc_column_text]

کار اجتماعی چیست؟

«هر معضل اجتماعی می‌تواند نقطه آغاز یک کسب و کار اجتماعی جدید باشد!

برای رفع آن معضل اجتماعی و حل مسئله باید خیلی جدی دست به تأسیس شرکتی خلاق یا پروژه‌های پویا زد. شرکت یا پروژه‌ای که از نظر اقتصادی روی پای خود بایستد و با حداکثر خلاقیت و طرحی دقیق به رفع مشکل موردنظر ما در جامعه بپردازد!»

این جملات را محمد یونس، اقتصاددان بنگلادشی و برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۶ گفته است و راهکارش هم «کسب‌وکار اجتماعی» است. یونس کسی است که توانست با تأسیس بانک گرامین و ۲۵ نهاد اجتماعی دیگر تا سال ۲۰۰۶ بیش از هفت میلیون نفر از مردم بنگلادش را از فقر شدید نجات دهد.

کارآفرینی اجتماعی، یعنی یافتن راه‌حلی نوآورانه برای مشکلات اجتماعی و این راه‌حل امروز تبدیل به یک مدل واقعی ایجاد کسب‌وکار در بسیاری از نقاط دنیا شده است. محمد یونس معتقد است در کسب‌وکارهای اجتماعی، تجارت (فروش محصولات/خدمات) هدف اصلی نیست بلکه فقط ابزاری برای تضمین پایداری سازمان و تحقق بهتر و گسترده‌تر مأموریت اجتماعی آن است.

او معتقد است که کسب و کار اجتماعی تعریف محدودی دارد و شناسایی‌نکردن مرزهای مشخص می‌تواند مفهوم کارآفرینی اجتماعی را آن‌قدر بسط دهد که تبدیل به عبارتی لوس و بی‌معنی شود.

بیشتر بخوانید: برگزاری کارگاه آموزشی برای استخدام  توانیابان توسط «دفترشما»

در ادامه به شاخصه‌های اصلی این کسب‌وکار و منابع اجتماعی در کسب و کار و اهداف اجتماعی کسب و کار می‌پردازیم:

۱- هدف اصلی بیشینه کردن سود نیست!

هدف اصلی کارآفرینان اجتماعی بیشتر تأثیر مثبت بر جامعه و محیط‌ زیست است تا بیشینه کردن سود برای صاحبان شرکت و سهامدارها؛ آنها می‌خواهند، بر یک یا چند مشکل اجتماعی نظیر فقر، آموزش، بهداشت، محیط‌ زیست و… غلبه کنند.

بازار در شکل فعلی‌اش برای بیشینه‌ کردن سود طراحی شده است و نه حل یک مشکل اجتماعی؛ با افزایش شکاف بین فقیر و غنی در جهان و همچنین افزایش آلودگی‌های زیست‌محیطی به این مدل کسب درآمد توجه بیشتری شده است.

این کسب و کار، شور و شوق یک رسالت اجتماعی را با بینش تجاری و بازرگانی ترکیب می‌کند اما شرکتی که هدف اصلی تأسیس آن، کسب سود حداکثری برای صاحبانشان باشد حتی اگر کارهای اجتماعی انجام دهند، کسب و کار اجتماعی انجام نداده است. بیل گیتس هر سال میلیون‌ها دلار به بنیادهای خیریه کمک مالی می‌کند ولی تجارت او یک کسب و کار اجتماعی محسوب نمی‌شود.

۲- از نظر اقتصادی خودگردان هستند

کسب و کار اجتماعی

اقتصادی خودگردان

یک پروژه کسب‌وکارهای اجتماعی می‌تواند متعلق به یک نفر باشد یا اشتراکی اداره شود و حتی می‌تواند متعلق به دولت یا یک مؤسسه خیریه باشد، فقط به شرطی که از نظر اقتصادی خودگردان باشد. باید تمامی هزینه‌های خود را از طریق فروش محصولات یا خدمات، تأمین کنند نه اینکه مدام از بیرون مجموعه به آن پول تزریق شود.

۳- با خیریه‌ها فرق دارند

هر فعالیتی که هدف مثبتی به‌ همراه داشته باشد را نمی‌توان تعریف کارآفرینی اجتماعی نامید. بسیاری از کارها ارزش اجتماعی بالایی دارند ولی کسب‌وکار اجتماعی نیستند.

سازمان‌های خیریه باوجود آنکه هدف آنها مطلقا هدفی اجتماعی است به‌علت آنکه از لحاظ اقتصادی خودگردان نیستند و هزینه‌های آنها از طریق دریافت کمک‌ها و هدایای مردمی و دولتی، تأمین می‌شود، مشمول تعریف کسب‌وکار اجتماعی نمی‌شوند. برخلاف خیریه‌ها، سرمایه‌گذاران در کسب‌ و کار اجتماعی سرمایه خود را پس از مدتی پس می گیرند.

۴- درکسب و کار اجتماعی هم سود وجود دارد

هر شرکتی برای ادامه‌ فعالیت‌های خود نیازمند به پول است پس سودآوری برای کسب‌وکار اجتماعی مهم است. کسب‌وکار اجتماعی هرجایی که لازم است، بدون چشم‌پوشی از اهداف اجتماعی باید سودآور باشد، به دو دلیل: نخست برای اینکه پول سرمایه‌گذاران را به آنان بازبپردازند. دوم برای اینکه از اهداف اجتماعی درازمدت حمایت کند؛ پس کارآفرینان اجتماعی هیچ مشکلی با کسب درآمد ندارند.

۵- سود کسب و کار اجتماعی چه می‌شود؟ 

کسب و کار اجتماعی

سود کارآفرینی اجتماعی

سود حاصل از کسب‌ و کار بین صاحبان آن تقسیم نمی‌شود بلکه در خود کار سرمایه‌گذاری می‌شود. کسب‌ و کار اجتماعی نوعی تجارت است که برای رسیدن به یک هدف اجتماعی طراحی شده است. در این نوع تجارت، سود سهام وجود دارد. شرکت محصولات را با قیمتی می فروشد که بتواند خودش را تأمین کند. صاحبان شرکت می‌توانند مقداری را که سرمایه‌گذاری کرده‌اند در طول یک دوره زمانی دریافت کنند اما هیچ درآمدی به سرمایه‌گذاران به شکل سود تعلق نمی‌گیرد.

تمامی سودی که برای این نوع از کسب‌ و کار حاصل می‌شود باید برای گسترش و بهبود اثرگذاری اجتماعی در همان کسب‌ و کار یا کسب‌ و کار اجتماعی دیگر، سرمایه‌گذاری شود.

بیشتر بخوانید: داستان موفقیت کارآفرینان تاثیر گذار

۶- در کسب و کار اجتماعی هم رقابت وجود دارد

کسب‌وکارهای اجتماعی با هم نیز رقابت می‌کنند اما با وجود رقابت با هم دوست می‌مانند و از یکدیگر می‌آموزند زیرا ورود چندکسب‌وکار اجتماعی در یک حیطه بازار به هدف آنها که خدمت اجتماعی است کمک می‌کند، درحالی‌که اگر هدف آنها بیشینه‌سازی سود بود ممکن است از ورود رقیب متضرر شده و در نتیجه این امر باعث نگرانی‌شان می‌شد.

۷- دوستدار محیط‌ زیست است

درکسب‌وکار اجتماعی نسبت به سلامتی و محیط ‌زیست دغدغه وجود دارد؛ بنابراین فعالیت‌های آن نباید آثار منفی زیست‌محیطی داشته باشد.

در کارآفرینی اجتماعی سعی می‌کنند در حد امکان از انرژی‌های پاک استفاده کنند؛ بنابراین ایجاد یک کسب‌وکار آلاینده یا مضر برای سلامت عمومی جامعه یک کارآفرینی اجتماعی به حساب نمی‌آید.

۸- شرایط کارگران در این نوع کسب و کار اجتماعی

افرادی که درکسب‌وکار اجتماعی فعالیت می‌کنند باید از حقوقی برابر با دیگر کسب‌وکارها و شرایط کاری بهتر بهره‌مند باشند.

یکی از اصلی‌ترین مخاطبان کسب‌وکار اجتماعی، فقرا، معلولان و کسانی هستند که به دلایل گوناگون نتوانسته‌اند نیروی کار خود را در بازار عرضه کنند. شرایط این کارجویان نباید بهانه‌ای برای استثمار بیشتر آنها باشد بلکه باید به حقوق آنها توجه ویژه‌ای شود.

۹-آیا کارآفرینی اجتماعی یک مد زودگذر است؟ 

کسب و کار اجتماعی

جبار باغچه بان، بنیانگذار مدرسه ناشنوایان یک کارآفرین اجتماعی بود.

اصطلاح کارآفرین اجتماعی فقط در ۱۰ تا ۱۸ سال اخیر رواج یافته است اما یک مد ‌گذرا و باب روز نیست بلکه مصادیق کارآفرینی اجتماعی سابقه‌ای طولانی‌تر دارد.

در کشور ما کارآفرینان اجتماعی چون جبار باغچه‌بان (مؤسس اولین مدرسه ناشنوایان ایران) یا ارسن میناسیان (مؤسس اولین خانه سالمندان ایران) توانستند با وجود چالش‌های زیاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مرهمی برای دردهای جامعه بیابند و انگیزه‌ای برای برداشتن اولین گام‌ها در این راه باشند.

پروژه‌هایی مثل ایجاد کتابخانه در منطقه محروم، اجرای ایده‌های خلاقانه کسب و کار اشتغالزایی برای زنان و جوانان، حفظ محیط‌ زیست، آموزش کودکان، راه‌اندازی کسب‌وکارهای اجتماعی و متناسب‌سازی فضای شهری برای شهروندان معلول یا دارای نیازهای ویژه یک برنامه بلندمدت در راه رسیدن به توسعه پایدار است.

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]