کارمند خوب کارمندی قابلاعتماد، قابل اتکا، فعال، سختکوش، رهبری خوب و پیرویی خوب است. و البته هستند کارکنانی که از این سطح نیز فراتر میروند و در دسته کارکنان بینظیر قرار میگیرند. این کارکنان از این هشت ویژگی برخوردارند:
۱- اهمیتی به شرح وظایف نمی دهند. هر چه شرکتی کوچکتر باشد، کارکنان باید فرزتر باشند و سریعتر خود را با تغییر در اولویتها وفق دهند، و برای انجام کارها، فارغ از جایگاه و شرح وظایفشان، از هیچ کوششی دریغ نکنند.
۲- جلوی جمع دیگران را تحسین میکنند. خیلی احساس خوبی است وقتی رئیس آدم از آدم تعریف کند. و احساس فوقالعادهای است وقتی یکی از همکاران جلوی دیگران از آدم تعریف کند. کارکنان بینظیر کمکهای دیگران را میبینند و قدر مینهند، به خصوص در جمع که اثر کلمات به مراتب بیشتر نیز هست.
۳- شکایت خود را به گوشهای خلوت میبرند. همیشه از کارکنان خواسته میشود مشکلاتی که به ذهنشان میرسد را مطرح کنند. بسیاری از کارمندان خوب اغلب موضوعهای حساس را داخل گروه مطرح میکنند، اما کارکنان بینظیر ترجیح میدهند پیش یا پس از جلسه سراغتان بیایند و درمورد موضوعهای حساس با شما صحبت کنند، چون میدانند پیش کشیدن چنین موضوعی داخل گروه میتواند به آن دامن بزند.
۴- وقتی کسی حرف نمیزند، حرف میزنند. برخی از کارکنان تمایلی به صحبت در جلسهها ندارند. بعضیها حتی تمایلی به صحبت کردن به طور خصوصی نیز ندارند.
یک بار یکی از کارکنان داخل جلسه سؤالی را از من پرسید که میدانستم پاسخش را میداند. پس از جلسه از او پرسیدم: «برای چه این سوال را پرسیدی؟ تو که خودت پاسخش را میدانستی.» او گفت: «من میدانستم، اما خیلیهای دیگر نمیدانستند و میترسیدند بپرسند.»
کارکنان بینظیر به طور غریزی حواسشان به انسانهای اطرافشان و نیازهای آنها هست.
۵- آنها میخواهند خود را به دیگران ثابت کنند. خودانگیزشی اغلب از میلی سرچشمه میگیرد که به دیگران نشان دهیم قضاوتشان اشتباه است. کسی که دانشگاه نرفته یا زنی که به او گفتهاند از پتانسیل مدیریت برخوردار نیست، در وجود خود عطشی سوزان احساس میکند تا به دیگران ثابت کند اشتباه میکنند.
تحصیلات، هوش، استعداد و مهارت همگی دارای اهمیتاند، اما داشتن این میل ضروری است. کارکنان بینظیر از میلی به مراتب عمیقتر و شخصیتر از صرفاً علاقه به انجام درست کارشان نیرو میگیرند.
۶- مدام در حال ور رفتن هستند. بعضی از افراد کم پیش میآید احساس رضایت کنند (و منظورم جنبه خوب آن است)، و همواره مشغول دستکاری چیزی هستند: تغییر دادن جدول زمانی، اصلاح یک فرآیند و غیره.
کارکنان خوب فرآیندها را مو به مو اجرا میکنند. حال آن که کارکنان بینظیر همواره راهی برای بهیهسازی آن فرآیند پیدا میکنند. نه به این علت که کسی از آنها انتظاری دارد، فقط دست خودشان نیست و ذاتشان این گونه است.
ی کارمند خوب خیلی ویژگیها میتونه داشته باشه و مهمترینش بنظرم داشتن اخلاق خوب و هوش هیجانی بالاس.
خیلی ممنونیم از نظرتون دوست عزیز.
اگه علاقه مند هستید مقاله زیر را هم مطالعه کنید.
هشت تکنیک روانشناسی برای افزایش بهره وری در کار.
https://bit.ly/2W6uSTx