حتما همه شما کلمه «برند» به گوشتان خورده است. اینکه فلان محصول برند است و یا اینکه آن شرکت نان برنداش را میخورد و یا فلان فرد یا فلان چیز در بازار برند شده است. اما حقیقتا برند چیست و چگونه میتوان برند شد؟ اگر کسب و کار خود را به تازگی راه اندازی کرده ایم و میخواهیم در این آشفته بازار سری در میان سرها در بیاوریم و نام تجاری ما بر سر زبانها بیفتد باید چکار کنیم؟ آیا همه چیز شانس است و یا صرفاً به تلاش زیاد بستگی دارد؟ آیا اصول و دستورالعملی وجود دارد که با رعایت آنها ما هم در مسیر برند شدن گام برداریم؟ و سوالی که خیلی از کسب و کارهای خرد و متوسط ممکن است بپرسند: آیا بودجه اندک هم میتوان برند شد؟
با پیروی از یک سری از روشها و مجموعهای از راهکارها و با چاشنی خلاقیت میتوانید کسب و کار خود را برند کنیم، به قول جف بزوس «برندینگ یعنی همان چیزی که مردم پشت سر شما می گویند»؛ خب چه کار کنیم که مردم پشت سر ما حرفهای خوبی بزنند؟ در این مقاله سعی میکنیم که به این پرسش، پاسخ دهیم.
یک: اصلا مشتری شما چه کسی است؟
قبل از تلاش برای برند شدن باید این سوال اساسی را از خودتان بپرسید که اصلا مشتریان من چه تیپ آدمهایی هستند؟ آیا مخاطبانی شیک و پولدار دارم که به لاکچری بودن محصول اهمیت میدهند؟ و یا نه از طبقه کارگر هستند و دوام و قیمت پایین برایشان مسئله است. باید بدانید که مشتریان شما در چه رده سنی ای هستند؟ به چه طبقه اجتماعی ای تعلق دارند و چه چیزهایی خوشحالشان میکند و به چه نکاتی حساس هستند؛ دانستن این اطلاعات برای مشخص کردن رسانه ای که مشتری شما بیشتر استفاده می کند، آگاهی از عامل محرک آنها و نحوه خرید آنلاینشان به شما کمک می کند تا یک برند جذاب و تاثیر گذار بیافرینید.
یک راه درست شناخت مخاطب ایجاد «پرسونا» است. پرسونای مخاطب پروفایلی است که مشتری ایده آل شما را به تصویر میکشد. با ایجاد پرسونای مخاطب خود، میتوانید اقدامات بازاریابی خود را متناسب با گروه هدفتان برای برطرف کردن نیازهایشان و حل مشکلاتشان طراحی کنید.
دو: هویت برند خود را مشخص کنید
پس از اینکه شخصیت مشتریهای هدفتان یا به اصطلاح پرسونا را مشخص کردید، شما باید یک هویت برای کسب و کارتان بسازید، یعنی همان چیزی که برند شما را خاص و ویژه میکند.
ایجاد هویت برند، شبیه به ساختن پرسونا است. اما اینبار به جای پاسخ به سؤالاتی درباره مشتری هدف، به سؤالات مشخصی درباره برندتان پاسخ می دهید. برای مثال: ارزش های کسب و کار شما چیست؟ کسب و کار شما چه مفهومی را ارائه می دهد؟ چگونه می خواهید مردم در مورد شما صحبت کنند؟
حالا باید مشخص کنید که مثلا «ارزان تر از همه» بودن برای شما یک ارزش است و یا اینکه چه ارزشهایی را برای خود متصور هستید؟ با چه لحنی با مخاطبتان میخواهید صحبت کنید؟ ساده و رسمی و یا صمیمی و خودمانی؟
بنا بر تعریف انجمن بازاریابی آمریکا، هویت برند یک «نام، عبارت، طرح، نماد یا هر مشخصهای است که یک ارائهدهندهی کالا یا خدمات را از دیگر ارائهدهندهها متمایز میکند». پس هویت برند شما نمایانگر اعتبار شرکت شماست و رویکردها، ارزشها، اهداف، تواناییها و تمایلات شرکت شما را مشخص میکند.
در همین زمینه بخوانید: آموزش بازاریابی: هویت برند
سه: برای اینکه کسب و کار خود را برند کنیم ارتباط با مشتری حیاتی است
مشتریان سفیران برند شما هستند و میتوانند با اشتراک گذاری نکات منفی و مثبت برند شما با دیگران تصویری از برندتان در جامعه بسازند، اما دقت کنید که مردم بیشتر نکات منفی برند را برجسته خواهند کرد، پس مدیریت ارتباط با مشتری بسیاری ضروری است. گفته میشود که یک مشتری راضی، تجربه خرید خوب خود را تنها با دو سه نفر از نزدیکان در میان میگذارد، اما اگر تجربه بدی داشته باشد و عصبانی شود میتواند نارضایتی خود را در شبکههای اجتماعی با هزاران نفر به اشتراک بگذارد.
در دنیای امروز، مردم میخواهند پاسخ همهچیز را در سریعترین زمان ممکن به دست آورند پس یکی از مهمترین عواملی که مردم از خدمات مشتریان عالی انتظار دارند، پشتیبانی همهروزه و ۲۴ ساعتی است. مردم میخواهند هر زمان و هرجا که هستند از پشتیبانی استفاده کنند.
یک راه مطمئن، همیشه در دسترس و منعطف استفاده از خدمات دفتر کار مجازی برای ارتباط با مشتریان است. شما در ابتدا برای کسب و کار خود یک شماره ثابت تهران میگیرید و حتی میتوانید یک شماره رند و یا شش رقمی داشته باشید و روی این شماره برای ارتباط با مشتریان خود یک مرکز تلفن ابری دارید و طبق دستورالعملی که میدهید منشیهای باتجربه تماسهای شما را پاسخ خواهند داد.
در واقع با استفاده از این خدمات شما با مدیریت صحیح ارتباط با مشتری تصویری قوی از برند خود ایجاد میکنید.
چهار: در شبکههای اجتماعی حضور مستمر داشته باشید
هرچه در رسانه های اجتماعی بیشتری حضور داشته باشید، دیتاها و سرنخهای بیشتری کسب می کنید و در نتیجه مخاطبان و مشتریان بالقوه شما بیشتر می شوند. اما فراموش نکنید که تداوم حضور در رسانه های اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار است. کیفیت را فدای کمیت نکنید. در هرکجا که هستید، قوی عمل کنید.
همچنین به پرسونای مخاطب هم دقت کنید. مشتریان شما بیشتر در چه شبکههایی حضور دارند؟ اگر متوجه شدید اکثر مخاطبان شما یک شبکه اجتماعی را در اولویت قرار می دهند، خب قاعدتا باید سرمایه گذاری بیشتری در آن داشته باشید، اما سایر شبکه های اجتماعی مخصوصا وبسایتتان را به هیچ وجه نادیده نگیرید. یادتان باشد که باید رسانه های اجتماعی را مرتبط رصد کنید تا اگر کسی برند شما را زیر سوال برد بتوانید سریع موضع بگیرید و یا از مشتریان عصبی دلجویی کنید.
پنج: از رویدادها غافل نشوید
رویدادها(ایونتها) یک فرصت منحصر به فرد جهت برندسازی و تعامل با سایر کسب و کارها است. رویدادها باید به یاد ماندنی باشند تا تاثیر مثبت بگذارند. تاثیر یک رویداد هم به اهداف یک کسب و کار بستگی دارد. خیلی از شرکتها میخواهند در رویداد صرفاً تبلیغات خودشان را انجام دهند که خب این چندان تاثیر مثبتی نخواهد گذاشت. برای ایجاد حس مثبت لازم است احساسات مخاطبین را تحت تاثیر قرار دهید تا بتوانید ماندگار باشید.
زمانی که در یک نمایشگاه یا یک سمینار به مشتریان فرصت بیان پیشنهادات، انتقادات، بیان تجربیات استفاده از محصول و خدمتتان را در یک رویداد میدهید در واقع دارید با خریداران بالقوه ارتباط برقرار میکنید.
یک دلیل مهم برای شرکت کسب و کارها در یک رویداد برندسازی و بیشتر شناخته شدن نام تجاری هست. ایونت مارکتینگ باعث میشود کسب و کار شما شناخته تر شود و هویت برند رشد پیدا کند. در رویداد امکان به اشتراک گذاری ایدهها، افکار، اهداف برندتان را به هر شیوهای که دوست دارید میتوانید انجام دهید. همچنین شرکت کردن کسب و کار شما در یک رویداد رسانهای می شود و نام شما در لیست شرکت کنندگان قرار میگیرد که خود این موضوع هم به برندسازی کمک میکند.
شما دیگر چه راههایی برای اینکه کسب و کار خود را برند کنیم، میشناسید؟ در کامنت برای ما بنویسید.
نکات ارزشمندی بود 🙂