این روزها به دلایل متعدد خیلی ها به صورت آزاد کار یا فریلنسر در بازار کار مشغول هستند. اگر شما هم یک فریلنسر تازه کار هستید این نکات را در نظر داشته باشید.

فریلنسر تازه کار

خیلی ها به صورت آزاد کار یا فریلنسر در بازار کار مشغول هستند

۱-فریلنسرهای تازه کار به سرعت ظهور و افول می کنند

اشتباه: بسازی از فریلنسرهای جدید، فراز و نشیب های مالی زیادی را تجربه می کنند. یک ماه بسیار دورکاری می کنند، ماه بعد درآمدشان افت می کند. این چرخه باعث دشواری چرخه برنامه ریزی مالی، بودجه بندی و زندگی در حالت کلی می شود. فریلنسرهایی که برای این فراز و نشیب ها بودجه کنار نگذارند، اغلب با افت رتبه مواجه می شوند، مشاغل کم ارزش را می پذیرند و به نوعی به هرچیزی که بر سر راهشان قرار می گیرد پاسخ مثبت می دهند.

راه حل: قبل از اینکه برنامه ای برای یک فریلنسر تمام وقت بودن داشته باشید، پس انداز کافی داشته باشید تا بتواند ۶ ماه بدون کار را پوشش دهد. اگر قادر به این کار هستید، علاوه بر کار روزانه، به سراغ کار نیمه وقت هم باشید. ببینید که هر پروژه چقدر زمان می برد و همزمان چند مشتری را می توانید مدیریت کنید. اگر امکان دارد، به دنبال فرصت های کاری مکرر باشید.

مثال: قبل از اینکه به لحاظ زمانی تعهد ۱۰۰ درصدی به نویسندگی فریلنسری داشته باشم، به مدت یک سال فریلنسر نیمه وقت بودم. در آن موقع، رتبه های مختلف، نویسندگی های متفاوت و بازارهای مختلفی را امتحان کردم. وقتی که فریلنسری را به صورت جدی شروع کردم، چندین مشتری ثابت پیدا کردم و می دانستم که باید چه کار کنم.

بیشتر بخوانید: فریلنسر تازه کار هستی؟ پس به این چک لیست نیاز داری

۲-نمی دانند که چقدر هزینه اعلام کنند

اشتباه: این را می توان پرتکرار ترین سوال قلمداد کرد: “باید چقدر هزینه اعلام کنم؟”. اگر هزینه زیادی به مشتری اعلام کنید، یا در انجام تعهدات ناکام خواهید بود یا مشتریان نسبت به پروژه های با ROI پایین احساس ناامیدی خواهند داشت. در اعلام هزینه تناسب را رعایت کنید.

راه حل: با فریلنسرهای مجرب حوزه خود صحبت کنید- خیلی سریع می توانید نرخ متناسب و خوب را تخمین بزنید. بهتر است از چشم انداز مشتریان تان به خدمات خود نگاه کنید- اینکه ROI مشتری چگونه خواهد بود؟ اگر ۱۰۰۰ دلار هزینه می کنید و از مشتری ۱۰۰۰۰ دلار می خواهید، درست نیست، اما اگر از مشتری ۱۱۰۰ دلار بخواهید، منصفانه به نظر می رسد؟ با نرخ نسبتاً پایین شروع کنید و سعی کنید در هر پروژه آن را افزایش دهید- این بازار است که در خصوص سقف و ارزش پروژه ها به شما اطلاعات می دهد.

مثال: از طریق لینکدین، گروه های فیسبوک و توئیتر به نویسندگان فریلنسر مجرب دسترسی پیدا کردم. با طرح پرسش هایی در خصوص کسب و کار، مشتریان و فعالیت روزمره شان، اطلاعات ارزشمندی در خصوص قیمت گذاری به دست آوردم.

۳-آن ها سیستم های حسابداری درست نمی کنند

اشتباه: اگر پا به عرصه فریلنسری می گذارید، باید آماده هر نوع توصیه های پیچیده ای در خصوص نحوه اجرای کسب و کار، ثبت انواع کسب و کار و مواردی از این دست، باشید. ابتدا این کاملاً بی ارتباط به نظر می رسد- به جای تحقیق در مورد انواع کسب و کار، باید نسخه اولیه معاملات فریلنسر-مشتری را بشناسید. فشارهای نهاد کسب و کار را می توانید به زمان دیگری موکول کنید- اما حتی فریلنسرهای تازه کار باید بدانند که چگونه فاکتورها، حسابداری و قراردادها را مدیریت نمایند.

راه حل: از نرم افزار حسابداری مثل Freshbooks استفاده کنید که یک خدمات جامع است. همچنین گزینه های دیگری از جمله Wave، و ابزارهای رایگان مثل فاکتورهای PayPal نیز وجود دارند. هر انتخابی که داشته باشید، فقط نسبت به سادگی و آسانی آن مطمئن شوید. بعدها وقتی که کسب و کارتان رشد کرد، از خودتان تشکر خواهید کرد.

مثال: در اینجا دلیل دیگری آورده شده که چرا دستیابی به نویسندگان مجرب می تواند سودمند باشد. از اطرافیانم سوالاتی پرسیدم و سریعاً به ابزارهایی که اشاره کردم من را هدایت نمودند. همچنان برای اکثر فاکتورها از PayPal و برای هر چیز دیگری از Freshbooks استفاده می کنم.

۴-برای ارتقاء خودشان درجا می زنند

اشتباه: وقتی فریلنسری را آغاز می کنید، برای یافتن کارهای جدید و اتمام کارهایی که داشته اید، به شدت تحت فشار قرار می گیرید. پس اگر زمانی برای بهبود و ارتقاء مهارت هایتان نداشته باشید، چگونه می توانید رشد کنید؟

راه حل: هر هفته زمانی را برای یادگیری برنامه ریزی کنید. حتی اگر ۳۰-۶۰ دقیقه باشد، می توانید به سراغ اخذ مدرک، گذراندن دوره های آموزشی و مطالعه کتبی باشید تا ارزشمندترین دارایی تان که خودتان هستید را ارتقاء دهد.

مثال: من همواره در مسیر یادگیری هستم، چه مجموعه آموزش های تصویری رایگان در یوتیوب یا کلاس های گوگل آنالیتیکس با موسسه CXL باشد.

۵-قادر نیستند تفاوت بین مشتریان بزرگ و مشتریان پُرزحمت را تشخیص دهند

اشتباه: آیا تاکنون دقت کرده اید که برخی از فریلنسرها همیشه پروژه های ساده ای در دست دارند، درحالیکه سایرین همیشه در خصوص مشتریان پُرزحمت گله مندند؟ فریلنسرهای مجرب از نشانه های منفی و مثبتی که مشتریان ابراز می کنند آگاه هستند، اما فریلنسرهای تازه کار نمی دانند که با چه مدل مشتریانی سر و کار دارند.

راه حل: از زوایای مختلف می توانید مشتریان را ارزیابی کنید- قیمت، محدوده پروژه، جدول زمانی و غیره. به عنوان یک فریلنسر، تعیین نوع مرزها مسئولیت شماست تا پیروزی را برای شما و مشتری به ارمغان بیاورد. اگر آن ها حداقل ملزومات مورد نظرتان را ندارند، پاسخ منفی بدهید. (نکته: با مشتریان گفتگوی تلفنی برقرار کنید- گفتگوی واقعی ایده فوق العاده ای در خصوص مشتری به شما می دهد).

مثال: وقتی در مورد حداقل ملزومات اولیه خود تصمیم گرفتید، می توانید با پرسشنامه Typeform آن ها را فیلتر کنید، این پرسشنامه را می توانید بروی سایت خود قرار دهید یا به متقاضی ارسال نمایید. سپس، تماس تصویری با Zoom یا Hangouts برقرار کنید- هر چه بیشتر به یکدیگر احساس انتقال دهید، سازگاری بهتری ایجاد خواهد شد.

۶-آن ها درخواست کمک نمی کنند

اشتباه: همانند هر سرمایه گذاری مخاطره آمیز دیگر، فریلنسری هم یک تجربه کاملاً راحت نیست. شما با اشتباهات غیرمنتظره ای مواجه خواهید شد. سوال اینجاست که چگونه به آن ها واکنش خواهید داد؟ چگونه یک اشتباه را در کوتاه مدت حل می کنید و اجازه نمی دهید تا مدت زمانی زیادی همراه تان باشد؟

راه حل: هرچقدر هم بروی این موضوع تاکید کنم، کم است؛ دوستانی از میان مشاوران و فریلنسرهای مجرب داشته باشید. به آن ها ایمیل بزنید، تماس تلفنی برقرار کرده، به کافه دعوت کنید و ازشان “درخواست کمک کنید”. چالش های پیش روی شما منحصربفرد نیستند- پس به دنبال پاسخ از کسانی باشید که قبلاً این مسائل را پشت سر گذاشته اند.

مثال: من یک گروه واتس اپی و چند گروه ایمیلی از نویسندگانی دارم که می توانم در خصوص استراتژی، همکاری و چالش ها با آن ها صحبت کنم. این کار با دسترسی به نویسندگان مجرب و طرح پرسش های اختصاصی و مهم درخصوص یک مسئله واقعی که با آن مواجه هستم، اتفاق افتاد.

۷-آن ها از فروش می ترسند

اشتباه: بسیاری از فریلنسرها برای فروش و عرضه خود هراسانند. این مانع می تواند به یک سد محکم تبدیل شود- اگر از آن عبور نکنید، شغل فریلنسری تان به زودی به پایان راه خواهد رسید. در واقع هیچ راه حل و ترمیم سریع و آنی نیز وجود نخواهد داشت. تنها خوب تمرین کردن می تواند شما را از پیچ و خم های مسیر فریلنسری در امان نگه دارد.

راه حل: این خلاف واقع است، اما تلاش برای فروش را متوقف سازید. در عوض، بروی ایجاد گفتگوهای فوق العاده با مشتریان بالقوه تمرکز کنید. از آن ها در خصوص کسب و کار و چالش هایشان سوال کنید. هرچه بیشتر در خصوص مسائل بدانید، فروش شما ساده تر و طبیعی تر پیش خواهد رفت. البته تمرین را فراموش نکنید.

مثال: قبلاً از فروش، به خصوص فروش تلفنی، متنفر بودم. اما هرچه بیشتر با نویسندگان بیشتر (و چند مشتری) مجرب صحبت کردم، متوجه شدم که چقدر ارتباطات و تماس تلفنی یکپارچه مفید است. اگر این کار را تحقیقی ساختارمند و با اصالت ببینید، تماس های اولیه می تواند منجر به پروژه های بزرگی شوند. هر چه در مشاوره تلفنی بهتر عمل کنم، مشتریانم شاد و خرسندتر خواهند بود و خودشان را بیشتر نشان می دهند.

۸-آن ها منتظر یک بسته کامل هستند

اشتباه: در هنگام شروع کار، شاید مجبور باشید کارهایی که ایده آل تان نیست را انجام دهید. در این زمان، مشتریانِ رویای تان به سراغ فریلنسرهایی می روند که معتبر و مجرب تر هستند. اگر قرار است فقط منتظر بمانید و امیدوار باشید که این پروژه های عالی به سراغ تان بیاید، فقط دارید وقت تلف می کنید.

راه حل: باید ایده روشنی داشته باشید و ببینید که یک پروژه فوق العاده چه خصوصیاتی دارد. اما این کار نباید شما را از گرفتن پروژه های کوچک تر دور کند. فریلنسرهای جدید در جایگاه فوق العاده ای هستند تا در مسیر توسعه کسب و کار خود زوایای مختلفی را تجربه کنند.

مثال: در ماه های ابتدایی حرفه نویسندگی ام، تمایلی به کارهای محتوایی نداشتم. مستقیماً به بازارم مربوط نمی شد و هرگز نمی توانستم از آن ها بهره بگیرم.  اما این کار در طول یک سال به یک درآمدزایی ثابت داشت، توانستم انواع محتویات مختلف را به سبد تخصص هایم اضافه کنم، و چندین شغل کوتاه در بازار مورد نظرم پیدا کردم که به لطف وضعیت برند آن مشتری بود.

۹-آن ها فاقد سیستم توسعه هستند

اشتباه: کار پیدا کردن زمان می برد- و هیچ کسی قرار نیست پولی به ازای این زمان به شما بدهد. خیلی از فریلنسرها برنامه مشخصی برای متوازن سازی کار و توسعه ندارند، در نتیجه مسیرشان همیشه کمبودهایی دارد و هرگز نمی توانند به ثبات برسند. نمی توان همیشه نگران این بود که کار بعدی تان از چه منبعی خواهد بود، و بدون داشتن برنامه توسعه، این سردرگمی بیشتر هم می شود.

راه حل: در هر شرایطی شما به یک سیستم نیاز دارید. یک سیستم توسعه به شما اجازه می دهد تا بسیاری از مراحل تشخیص شغل و بازاریابی تان را به صورت خودکار و سازمان یافته پیش ببرید. زمان مشخصی را به طرح صفحه شغلی، توسعه ایمیل، ارتباط مجدد با مشتریان گذشته و استراتژی هایی که با آن راحت هستید، اختصاص دهید. نسبت به سازگاری و پیوستگی متعهد باشید تا در نهایت راهی موثر و طبیعی برای پیشبرد اهداف تان داشته باشید.

مثال: اکثر کارهایم از سوی نویسندگان دیگر هستند که این حاصل برنامه توسعه است. هر هفته، دو سه مرتبه ارتباطات جدیدی را بروی پلتفورم های اجتماعی، ۲-۳ بار ارتباطات قدیمی شکل می دهم و حداقل ۲ بار به تصمیم گیرندگان برندهای مهمی که می خواهم با آن ها کار کنم، ایمیل می زنم. همیشه برای صفحات کاری، هشدارهای در نظر می گیرم تا جلب توجه کنند (Angle List و WeWorkRemotely جزء موارد مورد علاقه ام هستند).

۱۰-شبکه سازی گسترده ای انجام نمی دهند

اشتباه: شروع یک کسب و کار آسان نیست، و یک فریلنسر تازه کار هم از این قاعده مستثنی نمی باشد. هنگام شروع کار، باید بتوانید سازگاری را در کسب و کار خود حفظ کنید- یعنی در هر جایی حضور داشته باشید. فریلنسرهای جدید اغلب احساس بدی برای بازاریابی خودشان دارند، و صرفاً در یک یا دو منبع به دنبال کار می روند. این کافی نیست، و بزرگترین چالش کار پیدا کردن برای بسیاری از فریلنسرها محسوب می شود.

راه حل: فهرستی از منابع کاری احتمالی تهیه کنید (لینکدین، صفحه شغلی، شبکه اجتماعی و غیره)، سپس برنامه ریزی برای توسعه آن انجام دهید. هر هفته فعالیت های مستمر و سازگار در این پلتفورم ها داشته باشید تا بتوانید شبکه و مسیر شغلی تان را رشد دهید.

مثال: در چهار سال گذشته سه دفعه جابجایی داشته ام. اولین کارم هنگام حضور در شهر جدید، پیوستن به گروه های کاری در سایت Meetup.com و حضور در رویدادهای شبکه سازی زنده است. این رویدادها عمومی تر از شبکه سازی آنلاین خودم هستند، اما می توانم به مالکان کسب و کار محلی دسترسی داشته و خودم را به عنوان یک نویسنده در شهر معرفی کنم. این کار منجر به اخذ چند پروژه دلخواه شد- اگر فکر می کنید که همه کار را باید آنلاین انجام دهید، توصیه می کنم این کار را هم امتحان کنید.

۱۱-تخصصی عمل نمی‌کنند

اشتباه: هنگام آغاز فریلنسری، دادن پاسخ مثبت به همه چیز، وسوسه برانگیز است. مشکل اینجاست که ممکن است به راحتی به هر طرف و جهتی کشیده شوید. اگر کارهای نویسندگی متفاوتی را قبول می کنید، قابل درک است، اما فریلنسرهای زیادی با سردرگم شدن در رشته های مختلف نویسندگی، طراحی گرافیکی، ویراستاری فیلم و غیره به پایان راه رسیدند. هرچه بیشتر تخصصی عمل کنید، کارهای بزرگتری که مشتریان دوست دارند را انجام خواهید داد.

راه حل: نه گفتن را بیاموزید. یاد بگیرید که بروی خدمات محوری تمرکز کنید. همیشه می توانید مهارت هایی اضافه کنید، اما هدفتان باید این باشد که در یک مهارت حسابی خوب و زبده شوید. وقتی این اتفاق می افتد، فروش، پروژه و بازاریابی تان ساده تر و قابل پیش بینی تر می شود.

مثال: اولین باری که شغل نویسندگی نیمه وقت را آغاز کردم یادم می آید که چقدر احساس غرق شدن می کردم. در یک برهه زمانی مشغول ساخت چندین فروشگاه Shopify، نوشتن محتوای بلند، و نوشتن برنامه های کسب و کار بودم. احساس کم ارزشی می کردم، نمی توانستم به کارم مطمئن باشم، و به شدت دچار استرس می شدم. حالا می دانم که کارم چقدر ارزشمند است، چگونه مشتریان را ارزیابی می کنم و چگونه می توان چندین پروژه را به توازن و تعادل رساند- همه این اتفاقات با هنر “نه گفتن” همراه بوده است.

۱۲-آن ها بیش از توانایی شان وعده می دهند

دورکاری

آن ها بیش از توانایی شان وعده می دهند

اشتباه: کمتر قول بدهید، بیشتر تحویل دهید. اکثر فریلنسرها عکس این کار را انجام می دهند. برای انجام پروژه، بسیاری از فریلنسرها به هر چیزی پاسخ مثبت می دهند- فقط می خواهند به معامله ای نزدیک شوند. اما هنگام انجام کار، متوجه می شوند که آواری از وظایف بر سرشان ریخته شده است. کیفیت کار افت می کند و مشتریان رضایت کافی نخواهند داشت.

راه حل: باید در مورد آنچه عرضه می کنید، کاملاً شفاف باشید. قراردادها و تماس های فروش باید سیاه و سفید باشند- “من کار X را انجام می دهم اما کار Y را انجام نخواهم داد”. اگر مشتری شما را به سمت فعالیت اضافی می برد، فقط “نه” گفتن را یاد بگیرید. شما مسئول محافظت از پروژه (و سلامت و فکرتان) هستید، بنابراین باید عوامل حواس پرتی را کنار بزنید.

مثال: شش ماه ابتدایی نویسندگی نیمه وقتم به عنوان یک فریلنسر تازه کار افتضاح بود، که البته تقصیر من بوده است. شرایط کلی را قبول می کردم، کار را شروع می کردم، و خیلی زود وارد محدوده وسیع کاری می شدم (اصلاً در آن زمان اصلاً شرایط را به خوبی نمی شناختم). وقتی فرصت همکاری با دوستم را پیدا کردم که به مدت ده سال پروژه های بازاریابی انجام می داد، نحوه مدیریت یک پروژه حرفه ای را آموختم. او قرارداد مشخص، تعاریف اختصاصی از بایدها و نبایدهای قرارداد داشت و مشتری را مدیریت می کرد.

۱۳-نمی دانند چگونه زمان را بودجه بندی کنند

اشتباه: به عنوان یک فریلنسر تازه کار ، باید کار مشتری را انجام دهید، کار بیشتری پیدا کنید، شبکه تان را ارتقاء دهید و کسب و کارتان را اجرا نمایید. زمان موجودی بسیار محدودی است که بسیاری از فریلنسرها خود را تحت فشار می بینند و بسیاری از کارهایشان عقب می افتد. آن ها شب ها دیروقت کار می کنند، آخر هفته ندارند، و خودشان را به سوی فرسودگی می برند.

راه حل: زمان بندی کنید. اگر برنامه دارید چند مشتری را مدیریت و کسب و کارتان را رشد دهید، باید در مورد زمان بسیار سازگار و سازمان یافته عمل کنید. با برنامه پیش بروید و همواره رو به جلو باشید.

مثال: می خواهم روزم را به چند بخش تقسیم کنم. صبح کار مشتری، وظایف مدیریتی و تماس های لازم را پیش از ناهار انجام می دهم، سپس به سراغ پروژه دوم در عصر می روم. در پایان روز هم پاسخ ایمیل ها را خواهم داد.

۱۴-نمی دانند پروژه ها را چگونه مدیریت کنند

اشتباه: فریلنسرهای تازه کار در میان چند پروژه اغلب سردرگم می شوند. آن ها معمولاً با شوک های مختلفی مواجه می شوند و کارها بر سرشان آوار می شوند. از سوی دیگر فریلنسرهای مجرب، در هر مرحله از پروژه به خوبی پیش می روند.

راه حل: تفاوت بین کار آماتور و حرفه ای اغلب مربوط به فرآیندهایی می شود که فریلنسر آن ها را وارد کار می کند. هر پروژه باید مجموعه مراحل روشنی از آغاز تا پایان داشته باشد. هر چه بیشتر بتوانید برای تحقیق، نوشتن و تحویل پروژه برنامه داشته باشید، کارتان را بهتر پیش برده اید.

مثال: من یک ساختار روشن از کار نویسندگی ام دارم، و آن را در اولین ارتباطم با مشتری در میان می گذارم. ما در مسیر کشف، تحقیق، نویسندگی، ویراستاری، آزمودن هر یک از مراحل از پیش تعیین شده، قرار می گیریم.

۱۵-نمی دانند چگونه مشتریان را مدیریت کنند

اشتباه: بخش بزرگی از فریلنسری به ارتباطی که با مشتری دارید برمی گردد. بسیاری از فریلنسرهای تازه کار به خاطر ارتباط با مشتریان نادرست در توسعه خود کوتاهی می کنند، فضای حرفه ای درستی را تعیین نمی کنند، و از نحوه ارتباط موثر بی خبر هستند. مسائل کوچک کم کم به فاجعه، از بین رفتن ارزش تبدیل می شود و شانس کسب پروژه های بعدی را از دست می دهید.

راه حل: از شروع باید رابطه تان را با مشتری رهبری کنید. برنامه ارتباطی روشن، زبان دوستانه در نظر بگیرید و ببینید که می خواهید چگونه با مشتریان در خصوص کار مورد نظر ارتباط برقرار کنید. مشتری باید حس کند که یک کارشناس قابل اعتماد را استخدام کرده است- نه فردی که نیاز به مدیریت او باشد.

مثال: ساختار پروژه در مورد ۱۴ را خاطرتان است؟ در هر مرحله، باید یک بررسی با مشتری داشته باشید تا مطمئن شوید که به مسائل درست می پردازید و مانع از بزرگ شدن مشکلات می شوید. از آغاز پروژه برنامه ریزی درست کنید و سعی کنید همه را خرسند نگه دارید (و سازمان یافته پیش بروید).

۱۶-نمی دانند چگونه انتقاد را مدیریت کنند

اشتباه: یک فریلنسر تازه کار به راحتی آماده انتقاد و عدم پذیرش نیست. به سرعت احساس منفی تمام وجودشان را می گیرد و روحیه شان را از دست می دهند. فریلنسرهای مجرب از سوی دیگر، به راحتی با نظرات منفی کنار می آیند، کنش گرایانه به سراغ راه حل هایی می روند تا مشتریان را خرسند کنند و عموماً احساسات و هیجانات شان را بهتر مدیریت می کنند.

راه حل: به عنوان یک فریلنسر، وظیفه دارید تا مشتری را راضی و خرسند کنید. این شما هستید که می توانید به راه حل بهتری برسید. سعی کنید مشتری، نیازها و خواسته هایش را کاملاً بشناسید و برای تحقق آن ها برنامه ریزی کنید.

مثال: وقتی کارم را شروع کردم حس کاملاً ارزشمند بودن را نسبت به آن داشتم. وقتی خودم را یک مشاوره کسب و شریک مشتری دیدم، این نگاه تغییر کرد. وقتی با فردی که انتخاب می کنید مشغول کارید، اهداف سنجش پذیر دارید و ارتباط ساختارمند سالمی برقرار می کنید، سخت است که همه چیز را شخصاً به جلو هدایت کنید.

اینفوگرافی اشتباهات یک فریلنسر تازه کار

در این اینفوگرافی با اشتباهات رایج یک فریلنسر تازه کار آشنا شوید:

 

منبع: kopywritingkourse