دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی، آگاهی از محصولات و خدمات و مزایایی که آنها را از طریق اینترنت برای مشتریان بالقوه فراهم می کنند.
مبانی دیجیتال مارکتینگ روز به روز در حال پیشرفت است. الگوریتمها به سرعت تغییر می کنند، رقبا به صنعت میپیوندند یا تقاضای بازار به دلیل پیشرفت تکنولوژی تغییر میکند. برای بهره وری در صنعتی که همیشه در حال تغییر است، باید این واقعیت را بپذیرید که این تغییرات اتفاق میافتد و خود را برای هر بار تغییر و تطبیق با آن آماده کنید.
برای آشنایی با مبانی دیجیتال مارکتینگ از کجا شروع کنیم؟
بهترین توصیه ای که می توانم به شما بکنم این است که از هر جا می توانید شروع کنید!
ایده کسب و کار نابی دارید اما در اصول اولیه بازاریابی سابقه خوبی ندارید؟ با یادگیری اصول بازاریابی شروع کنید.
با شبکه های اجتماعی راحت هستید و می خواهید آن را با تبلیغات پولی امتحان کنید؟ سعی کنید اولین پست خود را در شبکه های اجتماعی پیاده سازی کنید.
محتوای ارزشمندی دارید که بخواهید با مشتریان و کاربران کسب و کار خود به اشتراک بگذارید؟ یک لیست بازاریابی از طریق ایمیل ایجاد کنید یا در بلاگ تولید محتوا کنید.
می خواهید کسب و کار شما در عبارات جستجوی مرتبط در گوگل رتبه بالایی داشته باشد؟ با راه اندازی یک وبلاگ، سئو (SEO) سایت خود را بهبود ببخشید و موجب افزایش بازدید از سایت شوید.
همین موضوع در مورد بازاریابی دیجیتال وجود دارد. شما باید ابزار آنلاین را بیاموزید، اینکه چگونه می توانید این ابزارها را برای کسب و کار خود پیاده سازی کنید.
هیچ راه درست یا غلطی برای یادگیری چگونگی بازاریابی دیجیتال وجود ندارد، اما همهی ما میدانیم که بهترین بازاریاب های دیجیتال سریع با بازار سازگار می شوند و متعهد به یادگیری و گسترش دانش خود در صنعت هستند.
مبانی دیجیتال مارکتینگ و انواع ابزارهای دیجیتال
1. وبسایت
وب سایت شما بهترین دارایی بازاریابی شماست. اگر اینترنت یک مرکز خرید بود، وبسایت ویترین فروشگاه شما بود. داشتن یک وبسایت به منظور هدایت و فروش به عنوان بازاریابی ورودی نیز شناخته میشود. در واقع باید با ایجاد محتوای خلاق مشتری را ترغیب به خرید کنید.
وب سایت شما برای موفقیت باید این پنج مورد را داشته باشد:
- باید سریع باز شود: هر بازدید کننده باید در طی سه ثانیه اتفاقاتی را در وب سایت شما ببیند. بعد از سه ثانیه، ۵۳٪ از کاربران تلفن همراه روی دکمه برگشت کلیک میکنند.
- باید ایمن باشد: وب سایت شما به جای HTTP باید HTTPS باشد. هک ها بسیار رایج هستند و بازدید کنندگان وب سایت شما این را میدانند. اگر وب سایت شما مکانی دارد که کاربران می توانند اطلاعات شخصی را در آن پر کنند (حتی اگر فقط یک شماره تلفن و آدرس ایمیل باشد) باید امنیت آن را برای جلوگیری از هک تامین کنید.
- وب سایت باید به راحتی در موبایل مخاطبین باز شود : ترافیک وب سایت موبایل (ترافیکی که وب سایت در تبلت یا تلفن هوشمند روی می دهد) اکنون از ترافیک وب دسکتاپ پیشی گرفته است پس سعی کنید سایتتان ریسپانسیو باشد و به راحتی در تلفن همراه به کاربر نمایش داده شود.
- طراحی خلاق و آسان داشته باشد: طراحی شما باید زیبا به نظر برسد و ارزش افزوده داشته باشد. مثلا میتوانید اطلاعات تماس در گوشه بالا سمت راست قرار دهید که مشتریان با لمس آن به راحتی با شما ارتباط برقرار کنند.
- وبسایت باید برای سئو بهینه شود: افراد باید بتوانند وب سایت شما را به راحتی در موتورهای جستجو به خصوص گوگل پیدا کنند.
2. پرداخت به ازای تبلیغات کلیک (PPC)
تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک یک اصطلاح برای تبلیغات آنلاین با پرداخت است. تبلیغ کننده ها زمانی که یک کاربر بر روی لینک تبلیغاتی کلیک کند پول پرداخت می کنند. از این رو نامش پرداخت به ازای هر کلیک است.
شما می توانید برای نمایش تبلیغ خود در مکانی از نتایج جستجو در صفحهی نتایج جستجو در گوگل ادوردز پول پرداخت کنید که در نتایج جستجو نشان داده می شوند. وقتی کسی مجموعه خاصی از کلمات کلیدی را جستجو می کند این تبلیغ شما را میبیند و ممکن است همان فرد تبدیل به مشتری شود.
3. سئو
جایگاه اول ارگانیک در موتور جستجوی گوگل نرخ کلیک 31.35 درصدی دارد، پس به طور باورنکردنی ارزشمند است. خب، پس چه طور باید سایتمان را به رتبه اول گوگل برسانیم؟ به وسیلهی سئو.
سئو به معنای بروزرسانی کدها و محتوای سایت برای افزایش رتبهی صفحات وب در نتیجهی جستجو است.
موتورهای جستجو چگونه کار میکنند؟
آنها از خزندههای جستجوگر برای اسکن صفحات وب و کشف اینکه راجع به چه موضوعی هستند استفاده میکنند. از این راه میتوانند مرتبطترین صفحات وب به جستجوی شما را تشخیص دهند. اما یک مشکلی وجود دارد، خزندههای موتور جستجو با زبان متفاوتی از ما یعنی زبان HTML صحبت میکنند. آنها نمیتوانند فقط کلمات در صفحه را بخوانند، و تصاویر را ببینند. کاری که ما در سئو میکنیم این است که سرنخهایی برای خزندهها به زبان قابل فهم برایشان ایجاد میکند چیزی شبیبه اضافه کردن زیرنویس در فیلم!
برخی از سیگنالهایی که خزندگان موتورهای جستجو برای تشخیص محتوای صفحات وب استفاده میکنند، البته اینها اطلاعات ابتدایی هستند که خزندگان تجزیه میکنند:
- امنیت سایت
- ریسپانسیو بودن
- نشانه گذاری اسکیما (Schema markup)
- کیفیت محتوای صفحه
- طول محتوای صفحه
- سرعت سایت
- سیگنالهای شبکههای اجتماعی
- کیفیت بک لینکها
- بهینه بودن تصاویر
- سن دامنه
- تجربه کاربری (UX)
سئو یکی از بهترین کانالهای دیجیتال مارکتینگ است که شما میتوانید روی آن سرمایه گذاری کنید. لیدها در سئو نرخ تبدیل نهایی 14.6 درصد دارند در حالی بازاریابی برون گرا مثل تبلیغات چاپی نرخی حدود 1.7 درصد دارد.
4. بازاریابی مجدد (REMARKETING)
تا به حال احساس کرده اید وب سایت هایی که بازدید کرده اید با تبلیغات خود شما را دنبال می کنند؟ اگر فکر کردید توهم است اشتباه میکنید چون به آن بازاریابی مجدد میگویند. نحوه عملکرد بازاریابی مجدد به این صورت است که وقتی کسی از هر دستگاهی به وب سایت شما مراجعه می کند، چند خط کد از شما (مانند گوگل ادورز) یک کوکی ناشناس را در مرورگر کاربر قرار می دهد.
این کوکی یک پرونده کوچک است که بیتهای مختلفی از اطلاعات را ذخیره می کند و بازدید سایت را بدون ذخیره اطلاعات شخصی حساس ردیابی می کند. سپس هنگامی که این کاربر کوکی وب سایت شما را ترک می کند، کوکی به سیستم عامل تبلیغات شما می گوید هنگامی که روی وب سایت دیگری قرار می گیرد تبلیغ شما برایش ظاهر شود. این روزش بسیار کارساز است و بازدیدکنندگان با هدف تبلیغات، 70 درصد نرخ تبدیل مشتری احتمالی بیشتر میشود.
مراحل بازاریابی مجدد
- مشتری احتمالی وارد سایت می شود.
- از وب سایت بازدید می کند.
- ردیابی بازدیدهای مشتری احتمال
- آنالیز تعامل مشتری احتمالی با وب سایت
- خروج مشتری احتمالی از وب سایت
- نمایش تبلیغات شما به مشتری احتمالی در سایتهای دیگر
5. اتوماسیون بازاریابی و بازاریابی ایمیل
اتوماسیون بازاریابی می تواند محتوای مفیدی را فراهم کند و به مشتریان بالقوه در مورد خدمات آن آموزش بدهد. تمایل همه سازمانها به درآمد بالاتر و رشد سریعتر با هزینه کمتر است. اما بسیاری از شرکتها برای دستیابی به این اهداف در تلاشاند تا افراد، فرآیندها و فناوری را با هم ترکیب کنند.
اتوماسیون بازاریابی این مشکل را حل میکند. این شرکت ها را قادر می سازد تا وظایف و گردش کار در بازاریابی را ساده، خودکار و اندازه گیری کنند تا بتوانند بهره وری عملیاتی را افزایش دهند و درآمدزایی را سریعتر رشد دهند. این دسته از فناوری نرم افزار به گونه ای طراحی شده است که به سازمانها امکان می دهد تا به طور موثرتری در چندین بازار بازاریابی کنند.
اولین کاری که ۶۶٪ کارآفرینان موفق و رهبران خوب در ابتدای صبح انجام می دهند بررسی ایمیلها است. 61 درصد از کاربران از دریافت خبرنامه هفتگی لذت می برند و 28 درصد دوست دارند که ایمیلها حتی بیشتر از این ارسال شوند.
6. بازاریابی سوشال مدیا (شبکه های اجتماعی)
7. بازاریابی ویدئویی
بهترین فیلم های بازاریابی کمتر از ۶۰ ثانیه هستند. در حقیقت، برای حداکثر تاثیرگذاری باید زیر ۱۰ ثانیه باشد. از آنجا که کاربران فیلم های کوتاه را ترجیح میدهند، اگر بدانند که شما جزئیات سریع و مختصر را ارائه میدهید، به احتمال زیاد فیلم های شما را مشاهده میکنند.
یک ویدئو ۵۰ برابر بیشتر از متن ساده ۵۰ بار بیشتر در معرض رتبه بندی صفحات ارگانیک در گوگل قرار دارد. فیلمهای محصولات و سرویس شما به مشتریان بالقوه کمک میکند با اطمینان بیشتری برای خرید تصمیم بگیرند.
افرادی که فیلم تماشا می کنند به طور متوسط دو دقیقه بیشتر در سایت میمانند و ۶۴٪ بیشتر احتمال خرید را دارند. کاربران آمریکایی اکنون روزانه حداکثر شش ساعت فیلم دیجیتال تماشا می کنند. مطالعات نشان میدهد که صفحات وب دارای ویدئو به طور قابل توجهی بالاتر از وب سایت های بدون ویدیو در سایت هستند.
برای استراتژی بازاریابی ویدیویی، من ساخت ویدیوهای زیر را به شما پیشنهاد میکنم:
- فیلمهای راجع به چگونگی محصول و سرویس
- رضایت مشتری
- فرهنگ موجود در شرکت
- مزایایی که استفاده از محصول و سرویس شما برای مشتری دارد
ردیابی و آنالیز: شاخصها (Metrics) و شاخص کلیدی عملکرد (KPI) که مهم هستند
در صورتی که کمپینهای بازاریابی را بر اساس شاخصهایی که بر روی درآمد سالیانهی کسب و کار تاثیر دارند را ردیابی و اندازه گیری نکنید هیچ کدام از مبانی دیجیتال مارکتینگ مهم نیستند. کلید اصلی در اینجا این است که تشخیص دهیم کدام شاخص مهم است و برای انجام این کار شما نیاز دارید که تفاوت بین شاخصها (Metrics) و شاخص کلیدی عملکرد (KPI) را درک کنید.
متریک (Metric): متریک اندازه گیری کمی با استفاده از عدد است. شاخص کلیدی عملکرد (KPI): KPI یک متریک است که به موفقیت همهجانبهی کسب و کار گره خورده است. زمانی که متریکها در شکل گیری استراتژی خاص کمک کننده هستند، تنها شاخصهای دقیق میتوانند به اصلاح و بهینهسازی استراتژی کسب و کارتان کمک کنند. نرخ پرش (Bounce rates)، بازدید صفحات، زمان صرف شده کاربر در صفحه، بازدید کنندههای جدید و رتبههای شما در موتور جستجو همهی شاخصها هستند.
اینها KPI هایی هستند که واقعا برای استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما مهم هستند:
- فروش کلی
- لیدها
- درآمد
- نرخ بازگشت سرمایه (ROMI)
- نرخ تبدیل لیدها به فروش
- نرخ رزرو (تلفنها)
- هزینه جذب لید (مشتری) (CPL)
سخن آخر
چگونه استراتژی دیجیتال مارکتینگ بینظیرمان را توسعه دهیم؟ اینکه در دیجیتال مارکتینگ در چه مسیری باید قرار خواهید گرفت بستگی به دادههایی دارد که در دسترس دارید. راه اول برای شروع استراتژی بازاریابی دیجیتال شما این است که یک تحلیل رقابتی دیجیتال انجام دهید. یک تجزیه و تحلیل رقابتی حضور آنلاین شما را در برابر رقبای برتر شما قرار می دهد که جایگاه خود را ارزیابی کنید. همچنین خواهید فهمید از چه فرصتهای موجودی برای شکست رقبا میتوانید استفاده کنید و باعث رشد کسب و کار خود شوید.
منبع: bluecorona
شما از کدام مبانی دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کار خود بهره میبرید؟